واجب فراموش شده … ارسال توسط:admin 25 اکتبر 2014 در اسلایدر, ويژه نامه محرم نظری بدهید نخستین دهه ی ماه محرم،دهه ی زنده نگه داشتن امر به معروف و نهی از منکر نام گذاری شده است. از آنجا که امرو نهی، دو ابزار اساسی تربیت و پرورش روح آدمی است، امر به معروف و نهی از منکر نیز شیوه اصلی پیامبران و مصلحان در تربیت و هدایت مردم بوده است. از اینرو، احیای این دو فریضه پر برکت الهی، استمرار حرکت انسان ساز پیامبران گذشته و بسترساز تحقق صلاح و اصلاح جامعه در آینده است. با امید به موفقیت آمران به معروف و ناهیان از منکر که مصداق امت برگزیده قرآنی و پیروان راستین حضرت سیدالشهدا علیه السلام می باشند، گوشه هایی از بیانات مقام معظم رهبری را پیرامون این فریضه مهم الهی از نظر می گذرانیم. امام حسین(علیه السلام) و امر به معروف و نهی از منکر امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصه ی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. در خود عرصه ی کربلا حضرت اهل تبیین بودند، می رفتند، صحبت می کردند. حالا میدان جنگ است، منتظرند خون هم را بریزند، اما از هر فرصتی این بزرگوار استفاده می کردند که بروند با آنها صحبت بکنند، بلکه بتوانند آنها را بیدار کنند. البته بعضی خواب بودند، بیدار شدند؛ بعضی خودشان را به خواب زده بودند و آخر هم بیدار نشدند. آنهائی که خودشان را به خواب میزنند، بیدار کردن آنها مشکل است، گاهی اوقات غیر ممکن است. ************************** … رشته بعدی هم رشته ی نهی از منکر و امر به معروف در بالاترین شکل آن است که در نامه به معاویه در کتابهای تاریخ نقل شده است- نقل شیعه هم نیست- اتّفاقاً این نامه را- تا آنجا که در ذهنم هست- مورّخین سنّی نقل کردهاند؛ به گمانم شیعه نقل نکرده است؛ یعنی من برخورد نکرده ام؛ یا اگر هم نقل کرده اند، از آنها نقل کرده اند. آن نامه ی کذایی و نهی از منکر و امر به معروف، تا هنگام حرکت از مدینه است که بعد از به سلطنت رسیدن یزید است که این هم امر به معروف و نهی از منکر است. «ارید ان امر بالمعروف و أنهی عن المنکر». ************************** … ببینید؛ یک انسان، هم در تلاش نفسانی و شخصی- تهذیب نفس- آن حرکت عظیم را میکند؛ هم در صحنه و عرصه ی فرهنگی، که مبارزهی با تحریف، اشاعه ی احکام الهی و تربیت شاگرد و انسانهای بزرگ است و هم در عرصه ی سیاسی که امر به معروف و نهی از منکر است. بعد هم مجاهدت عظیم ایشان، که مربوط به عرصه ی سیاسی است. این انسان، در سه عرصه مشغول خودسازی و پیشرفت است. مظهر اعتدال اسلام، مظهر اعتدال است. این «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» اعتدال است؛ «قتِلوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّار» اعتدال است؛ امربهمعروف و نهیازمنکر اعتدال است – اعتدال اینها است دیگر – معنای اعتدال این نیست که ما از کارهای احساس وظیفهای که فرد مؤمن، جریان مؤمن، مجموعهی مؤمن انجام میدهد، جلوگیری کنیم. عامل رساندن به بهشت ما اگر بخواهیم در مقاصد دنیوى هم پیروز بشویم، بایستى ایمان خودمان را، اعتقاد خودمان را، عمل خودمان را، براى آنسوى مرز مردن تقویت کنیم. امیرالمؤمنین میفرماید من می خواهم مردم را به بهشت برسانم؛ این وظیفهى ما است. نهى از منکر باید بکنیم، امر به معروف باید بکنیم، وسائل عمل خیر و حسنات را در کشور فراهم کنیم، وسائل شُرور و آفات را از دسترسها برداریم؛ این وظائف مسئولین حکومت است. وظیفه عمومی بخش دیگری که باز آن را مختصر عرض میکنم که مربوط به عموم مردم است در درجه ی اوّل عبارت است از امر به معروف و نهی از منکر در مسائل اجتماعی. البته در مسائل فردی، تقوا بسیار زیاد مورد توصیه ی امیر المؤمنین است؛ اما در زمینه ی مسائل اجتماعی شاید هیچ خطابی به مردم شدیدتر، غلیظ تر، زنده تر و پُرهیجان تر از خطاب امر به معروف و نهی از منکر نیست. امر به معروف و نهی از منکر، یک وظیفه ی عمومی است. البته ما باید تأسّف بخوریم از اینکه معنای امر به معروف و نهی از منکر درست تشریح نمی شود. امر به معروف، یعنی دیگران را به کارهای نیک امر کردن. نهی از منکر، یعنی دیگران را از کارهای بد نهی کردن. امر و نهی، فقط زبان و گفتن است. البته یک مرحلهی قبل از زبان هم دارد که مرحلهی قلب است و اگر آن مرحله باشد، امر به معروفِ زبانی، کامل خواهد شد. وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی مردم را به نیکی امر می کنید مثلًا احسان به فقرا، صدقه، رازداری، محبّت، همکاری، کارهای نیک، تواضع، حلم، صبر و میگویید این کارها را بکن؛ هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است. وقتی کسی را از منکرات نهی می کنید مثلًا ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن و می گویید این کارها را نکن؛ وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امر و نهیتان عمل می کنید. اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان مشمول این جمله میشود که «لعن الله الامرین بالمعروف التّارکین له». کسی که مردم را به نیکی امر می کند، اما خود او به آن عمل نمیکند؛ مردم را از بدی نهی می کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا میشود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت. اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر و حدود آن برای مردم روشن شود، معلوم خواهد شد یکی از نوترین، شیرین ترین، کارآمدترین و کارسازترین شیوه های تعامل اجتماعی، همین امر به معروف و نهی از منکر است و بعضی افراد دیگر درنمی آیند بگویند «آقا! این فضولی کردن است»! نه؛ این همکاری کردن است؛ این نظارتِ عمومی است؛ این کمک به شیوعِ خیر است؛ این کمک به محدود کردنِ بدی و شرّ است؛ کمک به این است که در جامعه ی اسلامی، گناه، همیشه گناه تلقّی شود. بدترین خطرها این است که یک روز در جامعه، گناه به عنوان ثواب معرفی شود؛ کار خوب به عنوان کار بد معرفی شود و فرهنگ ها عوض شود. وقتیکه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه رایج شد، این موجب می شود که گناه در نظر مردم همیشه گناه بماند و تبدیل به ثواب و کار نیک نشود. بدترین توطئهها علیه مردم این است که طوری کار کنند و حرف بزنند که کارهای خوب کارهایی که دین به آنها امر کرده است و رشد و صلاح کشور در آنهاست در نظر مردم به کارهای بد، و کارهای بد به کارهای خوب تبدیل شود. این خطرِ بسیار بزرگی است. بنابراین اوّلین فایده ی امر به معروف و نهی از منکر همین است که نیکی و بدی، همچنان نیکی و بدی بماند. از طرف دیگر، وقتی در جامعه گناه منتشر شود و مردم با گناه خو بگیرند، کار کسی که در رأس جامعه قرار دارد و می خواهد مردم را به خیر و صلاح و معروف و نیکی سوق دهد، با مشکل مواجه خواهد شد؛ یعنی نخواهد توانست، یا به آسانی نخواهد توانست و مجبور است با صرف هزینه ی فراوان این کار را انجام دهد. یکی از موجبات ناکامی تلاش های امیر مؤمنان با آن قدرت و عظمت در ادامهی این راه، که بالاخره هم به شهادت آن بزرگوار منجر شد، همین بود. روایتی که می خوانم، روایتِ تکان دهنده و عجیبی است. می فرماید: «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهون عن المنکر او لیسلّطنّ الله علیکم شرارکم فیدعو خیارکم فلا یستجاب لهم»؛ باید امر به معروف و نهی از منکر را میان خودتان اقامه کنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نکردید، خدا اشرار و فاسدها و وابسته ها را بر شما مسلّط می کند؛ یعنی زمام امور سیاست کشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان کوفه ای که امیر المؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آنجا امر و نهی میکرد و در مسجدش خطبه می خواند، به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر، به مرور به جایی رسید که حَجّاج بن یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه کرد! در همه زمینه ها… در مسأله ی امر به معروف و نهی از منکر، فقط نهی از منکر نیست؛ امر به معروف و کارهای نیک هم هست. برای جوان، درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکاری اجتماعی، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات پسندیده در زندگی، همه جزو اعمال خوب است. برای یک مرد، برای یک زن و برای یک خانواده، وظایف خوب و کارهای بزرگی وجود دارد. هر کسی را که شما به یکی از این کارهای خوب امر بکنید به او بگویید و از او بخواهید امر به معروف است. نهی از منکر هم فقط نهی از گناهان شخصی نیست. تا می گوییم نهی از منکر، فوراً در ذهن مجسّم می شود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است. نهی از منکر در همه ی زمینه های مهم وجود دارد؛ مثلًا کارهایی که افراد توانا دستشان می رسد و انجام می دهند؛ همین سوءاستفاده ی از منابع عمومی؛ همین رفیق بازی در مسائل عمومی کشور، در باب واردات، در باب شرکتها و در باب استفاده از منابع تولیدی و غیره؛ همین رعایت رفاقتها از سوی مسئولان. یک وقت دو نفر تاجر و کاسبند و باهم همکاری و رفاقت می کنند، آن یک حکم دارد؛ یک وقت است که آن کسی که مسئول دولتی است و قدرت و اجازه و امضاء در دست اوست، با یک نفر رابطه ی ویژه برقرار می کند؛ این آن چیزی است که ممنوع و گناه و حرام است و نهی از آن بر همه ی کسانی که این چیزها را فهمیده اند در خود آن اداره، در خود آن بخش، بر ما فوق او، بر زیردست او واجب است؛ تا فضا برای کسی که اهل سوءاستفاده است، تنگ شود. در محیط خانواده هم می شود نهی از منکر کرد. در بعضی از خانواده ها حقوق زنان رعایت نمی شود؛ در بعضی از خانواده ها حقوق جوانان رعایت نمی شود؛ در بعضی از خانواده ها، بخصوص حقوق کودکان رعایت نمی شود. اینها را باید به آنها تذکّر داد و از آنها خواست. حقوق کودکان را تضییع کردن، فقط به این هم نیست که انسان به آنها محبّت نکند؛ نه. سوء تربیتها، بی اهتمامی ها، نرسیدن ها، کمبود عواطف و از این قبیل چیزها هم ظلم به آنهاست. منکراتی که در سطح جامعه وجود دارد و می شود از آنها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله اینهاست: اتلاف منابع عمومی، اتلاف منابع حیاتی، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایی، اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم؛ اصلًا این یک منکر است؛ یک منکر دینی است؛ یک منکر اقتصادی و اجتماعی است؛ نهی از این منکر هم لازم است؛ هرکسی به هر طریقی که میتواند؛ یک مسئول یک طور می تواند، یک مشتری نانوایی یک طور می تواند، یک کارگر نانوایی طور دیگر می تواند. طبق بعضی از آمارهایی که به ما دادند، مقدار ضایعات نان ما برابر است با مقدار گندمی که از خارج وارد کشور می کنیم! آیا این جای تأسّف نیست؟! همه ی اینها منکرات است و نهی از آنها لازم است. طبق نهج البلاغه، امیر المؤمنین نهی از اینها را یکی از محورهای اصلی توصیه های خود قرار داده است. در باب مسئولان، آنطور مشی کردن و عمل کردن و دستور دادن و قاعده معیّن کردن؛ در باب عموم مردم هم آنها را وادار کردن به حضور، به فعالیت و به احساس مسئولیت در مسائل اجتماعی، با همین امر به معروف و نهی از منکر. ندای خرد انسانی هرچند فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر یکی از بزرگترین واجبات اسلامی است و توصیه به آن در قرآن و گفتارهای پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امیر مؤمنان و دیگر امامان دارای لحنی کم نظیر و تکان دهنده است، ولی اگر کسی از این همه چشم پوشی کند و تنها به ندای خرد انسانی گوش بسپرد، بازهم بی شک این عمل سازنده را فریضه و تکلیف خواهد شمرد. به نیکی خواندن و از بدی برحذر داشتن را کدام خِرَدِ سالم، ستایش نمی کند؟ و کدام انسان خیرخواه و حسّاس، از آن روی می گرداند؟ هنگامی که به این وظیفه عمل شود، به تعداد آمران و ناهیان، دعوت به خیر در میان مردم صورت می گیرد، و بی گمان لبیک گویانِ به این دعوت نیز کم نخواهند بود. این فراخوانی، به گمان زیاد بر خود داعیان نیز نشانه ی نیک بر جای می گذارد و از دو سو راه صلاح را هموار می سازد. کار نیکی که مخاطب خود را به آن امر می کنیم و رفتار زشتی که وی را از آن برحذر می داریم، هرچه بزرگتر و تأثیر اجتماعی یا فردی آن ژرف تر و ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهی از منکر ما ارزشمندتر است و چنین است که عمل به این وظیفه، تضمین کننده ی دوام و استحکام حکومت صالحان است، و رهاکردن و به فراموشی سپردن آن، زمینه سازِ سلطه ی اشرار و نابکاران. برای خاطر امر خدا تحمل کنید … یکی از عواملی که در جامعه از بدیها جلوگیری میکند، نهی از منکر و منکر ساختن منکر است. نگذاریم «منکر» «معروف» و «معروف» «منکر» شود. نهی از منکر کردن، مثل این است که بگویید آقا چرا این کار را میکنی؟ این چه حرکت بدی است که انجام میدهی؟ یک نفر بگوید، دو نفر بگویند، ده نفر بگویند؛ بالاخره طرف مجبور میشود ترک کند؛ یعنی اگر بارها گفته شد، روحاً مغلوب میگردد. من همین امر به معروف و نهی از منکر زبانی را – ولو به شکل خیلی راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایی – واقعاً یکی از معجزات اسلام میدانم. مثلاً یک نفر کار خلافی میکند، میگویند آقا شما این کار را نباید میکردی. این مطلب را بگو و برو. میگوید او برمیگردد دو تا فحش به من میدهد. خیلی خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ برای خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمیکردی؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنی است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همینطور. بنابراین، اگر نهی از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال میکنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهی از منکر واقعاً معجزه میکند. فقط هم زبانی؛ یدیش در اختیار حکومت است؛ یعنی اگر جایی باید با گناهکار به صورت یدی و مجازاتی برخورد کنند، فقط دستگاه هایی از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانی چرا؛ خیلی هم اثر دارد. نهی از منکر برای مردم فقط زبانی است … نهی از منکر برای مردم، فقط زبانی است. البته برای حکومت، اینطور نیست. اگر منکر بزرگی باشد، برخورد حکومت احیاناً ممکن است برخورد قانونی و خشن هم باشد؛ لیکن نهی از منکر و امر به معروفی که در شرع مقدّس اسلام هست، زبان است؛ «انّما هی اللسان».تعجّب نکنید. من به شما عرض می کنم که تأثیر امر و نهی زبانی اگر انجام گیرد از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است. من چند سال است که گفته ام امر به معروف و نهی از منکر. البته عدّه ای این کار را می کنند؛ اما همه نمی کنند. همه تجربه نمی کنند، می گویند آقا چرا اثر نمی کند؛ تجربه کنید. منکری را که دیدید، با زبان تذکّر دهید. اصلًا لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما برای رفع آن منکر، سخنرانی بکنید. یک کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کی میتواند منکر را ادامه دهد؟ البته به شما بگویم عزیزان من! منکر را باید بشناسید. چیزهایی ممکن است به نظر بعضی منکر بیاید؛ در حالی که منکر نباشد. باید معروف و منکر را بشناسید. واقعاً باید بدانید این منکر است. بعضی گفته اند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد. من می گویم احتمال تأثیر همه جا قطعی است؛ مگر در نزد حکومت های قلدر، قدرتمندان و سلاطین. آنهایند که البته حرف حساب به گوششان فرونمی رود و اثر نمی کند؛ اما برای مردم چرا. برای مردم، حرف اثر دارد. بنابراین، پاسخ من این شد که بهترین روش برای شما که از من سؤال کردید، «زبان» است. Views – 2413 امر به معروف و نهی از منکر، امام حسین(علیه السلام)، مقام معظم رهبری، اعتدال، زبانی، وظیفه عمومی، ندای خرد انسانی 2014-10-25 admin